محل تبلیغات شما

به عصر حجر برگردیم

سید محمدرضا متقی

دانشجوی دکتری حقوق عمومی

حدود ساعت هفت شب روز شنبه، 25 آبان، وقتی که سوپرمارکتی محل با حالتی مستأصل، و با لبخندی طعنه‌آمیز در چشمانم زل زد و گفت: آقا نقدی حساب کن، کارت‌‌خونا از کار افتادن»، و من مجبور شدم به سراغ کیف‌پولی بروم که حتی این‌روزها برای شارژ کارت مترو و تاکسی سواری هم نیازی به کاغذهای درونش نبود، هیچ وقت باورم نمی‌شد نزدیک یک هفته از ابزاری کاربردی که در هر لحظه زندگی این روزها، ردپایی از آن دیده می‌شود محروم باشم و حتی برای آگاهی از وضعیت آب و هوا، مجبور شوم اخبارهای تلویزیونی را دنبال کنم. با اینکه از فردای آن روز اینترنتی دست‌وپا شکسته در اختیارمان قرار گرفت (که البته به صورت قطعی هیچ شهروندی نمی‌داند همان اینترنت ملی است که حرفش بود یا صرفاً نمایشی متفاوت از راهکار قدیمی فیلترینگ موقت اما در لباسی نو) اما عملاً حلقه مهمی از ساختار زندگی بسیاری از ما در این چند روز مفقود شد.

دانشجویان؛ کمی بی‌باک‌تر!

بحران مشترک شوراهای محلی، دانشگاه‌ها و...

دموکراسی تا کجا؟

روز ,مجبور ,زندگی ,عصر ,حجر ,تلویزیونی ,عصر حجر ,به عصر ,آن روز ,روز اینترنتی ,اینترنتی دست‌وپا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مطالب مفید